چهل روز
چهل روز است به یادت سیه پوشم برادر
لوای نهضتت بین سر دوشم برادر
شراب فرقتت را به غم نوشم برادر
به پای عشق پاکت به جان کوشم برادر
******
چهل روز است برادر نوا گردیده قوُتم
گهی لبریز فریاد گهی غرق سکوتم
خدا داند فراقت چه ها با قلب من کرد
که اشکم لحظه لحظه چکیده در قنوتم
چهل روز در عزایم به یاد لاله هایم
چو نی اندر نوایم نشسته غم به نایم
چهل روز است برادر بنالم از جدایی
ندارد بی تو جانا سرای دل صفایی
چنان غرق عزایم که از نیزار سینه
نیاید بر لبانم به جز شیون نوایی
چهل روز است به یادت سیه پوشم برادر
******
چهل روز است ندارم به قاب دیده خوابی
بسوزد پیکرم را چنین درد و عذابی
چگونه گویمت دل به زیر غصّه فرسود
که کوه را هم نباشد در این غمخانه تابی
چهل روز در عزایم به یاد لاله هایم
چو نی اندر نوایم نشسته غم به نایم
چهل روز است سراسر اسیر نیزه هایم
دوانده توسن غم خزان بر سبزه هایم
غروب و دست غربت فشردند بغض آهم
به غم طی گشته جانا تمام لحظه هایم
چهل روز است به یادت سیه پوشم برادر
******
چهل روز جدایی چه غمگینانه بگذشت
چهل روز نه چهل سال بر این دیوانه بگذشت
عذابم می شد هر دم مضاعف در غریبی
به زیر تازیانه چه مظلومانه بگذشت
چهل روز در عزایم به یاد لاله هایم
چو نی اندر نوایم نشسته غم به نایم
چهل روز است که اشکم به روی گونه جاریست
سرود کودکانت فغان و آه و زاریست
من از شوق وصالت نمُردم دست ماتم
وگرنه کوله بارم سراسر بی قراریست
چهل روز است به یادت سیه پوشم برادر
******
درون کاخ بیداد قیامت زنده کردم
سرای کینه لرزید به تکبیر بلندم
به فریاد رسایی که سر دادم به غربت
درِ ظلمت سرایِ یزید از پایه کندم
چهل روز در عزایم به یاد لاله هایم
چو نی اندر نوایم نشسته غم به نایم
چهل سال نه چهل قرن ز عاشورا شود طي
قلوب شیعه سوزد خدا داند که تا کی
خداوندا فزون کن کلام سروری را
دهد با عشق و اخلاص ثنای شاه بر نی
چهل روز است به یادت سیه پوشم برادر
******
شاعر : محمدرضا سروری
- دوشنبه
- 1
- آبان
- 1396
- ساعت
- 7:29
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه