دل شکسته
(دل شكسته ام بهانه دارد )
(هواي گرية شبانه دارد )
******
دلم يك اربعين كشيده هجران
شكسته از جفاي روزگار است
رسيده بر مزار پاك ياران
دلي كه بي قرار هجر يار است
به كوي عشقش آشيانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
چگونه گويم از دلي شكسته
انيس او بوده سري سرِ ني
ز محملي كه بر زمين نشسته
به عشق يار نموده راه غم طي
به سينه سوز عاشقانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
بگويم از كجاي دل برايت
ز آرزوي سرخ رفته بر باد
ز سوز دل ز زخم بي نهايت
ز دختري كه در خرابه جان داد
نشان ضرب تازيانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
گرفت راه سينه بغض ماتم
رقيه شد ز خواب ناز بيدار
ز غصه جان سپرده بودم آن دم
نبود اگر به دل اميد ديدار
هواي گرية شبانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
چهل شبانه روز غرق اندوه
گذشته در فراقت همچو سالي
به ديدگان نشست اشك انبوه
شده نهال آرزو هلالي
به ديده اشك دانه دانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
اگر زبان به شِكوه وا نمايم
برآورم فغان سينه سوزم
ز ظلم و كينه پرده ها گشايم
زمين و آسمان به هم بدوزم
زبانم از پدر نشانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
بنالم از اسارت و غريبي
جفاي ظالمان ز حد فزون است
ز دست روزگار خود فريبي
دلم ز زادة امیه خون است
فغان ز ظلم جابرانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
به لب رسيده جان ز بي وفايان
ز مردمي كه در ركاب ظلمند
كه مي رساند اين زمانه پايان
ز عده اي كه خود نقاب ظلمند
بگو كه بحر غم كرانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
نياورد بيان سروري تاب
هر آن چه را به او گذشته گويد
ز كوه غم سرشک خون و ارعاب
ز غصه اي كه روي سينه رويد
دل شكسته اش بهانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
از آن دلی که غرق بحر غم بود
به سینه سوز عاشقانه می داشت
جهان برای ماتمش چه کم بود
فغان ز ظلم جابرانه می داشت
به ديده اشك دانه دانه دارد
(دل شكسته ام بهانه دارد )
******
شاعر : محمدرضا سروری
- دوشنبه
- 1
- آبان
- 1396
- ساعت
- 8:7
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه