بند اول
منو می سوزونه داداش
سفارشای آخرت
گفتی که بیشتر از همه
چشمم باشه به دخترت
گفتی که قربونت بشم
سه ساله مادر نداره
شبا که میخواد بخوابه
رو زانوهام سر میزاره
بعد تو چشماش
اسیر بارونه
حالا مُتکّاش
سنگ بیابونه
بند دوم
من به تو قول داده بودم
مواظِبَت کنم ازش
چجوری جاتُ پُر کنم؟
بهونه می گیره همش
با بونه ی نبودنت
همیشه هق هق میکنه
خودت یه کاری کن داداش
بدون تو دق می کنه
بعد تو آروم
نداره یک لحظه
ای کاش نمی دید
سرت و رو نیزه
بند سوم
ببخش اگه روی گُلت
کبود و سرخ و نیلیه
عزیزِ من اینا همه
از اثراتِ سیلیه
ببخش اگه امانتت
نحیف و بی رمق شده
سوره ی کوثرت حسین
ببین ورق ورق شده
منو حلال کن
که خیلی دلگیرم
شرمنده ام تا
روزی که میمیرم
بند چهارم
عهد من این بوده داداش
از توی گودال با خودم
باید که سالم برسن
مدینه این اهل حرم
مگه میشه وقتی دارن
میارن اینجا سر تو؟
معلومه که دق می کنه
پیش سرت دختر تو!
سرت رو اینجور
نبینه اون ای کاش
کنج خرابه
دق می کنه داداش
شاعر : حلقه ادبی شاعرانه ها
- سه شنبه
- 2
- آبان
- 1396
- ساعت
- 14:1
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
حلقه ادبی شاعرانه ها
ارسال دیدگاه