• دوشنبه 3 دی 03


حضرت رقیه (س) -( طوطی طبعم ز نو خوش نغمه ی مستانه کرد )

1096

طوطی طبعم ز نو خوش نغمه ی مستانه کرد
وز نوای جانگدازش عالمی دیوانه کرد

یادم آمد از زمانی کان یزید بی حیا
جای آل الله را در گوشه ی ویرانه کرد

دخت شاه دین رقیه با هزاران رنج و غم
گفت یا زینب مرا غم در ضمیرم خانه کرد

عمه امشب کنج این ویران ز غم جان میدهم
چونکه ما را از این فلک آواره از کاشانه کرد

آل عصمت را بشد صبر و قرار از کف برون
چونکه یاد از باب خود آنگوهر یکدانه کرد

آنقدر آندلغمین افغان کشیدی ای جگر
کز فغان خویشتن ویرانه را غمخانه کرد

گرم افغان بود با زینب گه نا گه از جفا
رأس بابش را نمایان فرقه ی بیگانه کرد

آنزمان رأس پدر در بر گرفت و از غمش
اشک غم از دیده گان چون سبحه صد دانه کرد

گفت بابا پیکر صد پاره ات بر گو کجاست
کین یزید امشب سرت شمع و مرا پروانه کرد

گو کدامین سنگدل پر خاک و خونکرد از جفا
این دو زلف عنبر افشانی که زهرا شانه کرد

ای پدر جان گریه کردم از فراقت آنچنان
کز فراق شخص احمد استن حنانه کرد

با پدر گرم نوا بودی که ناگه آن حزین
مرغ روحش یاد گلزار جنان مردانه کرد

اندر آن ویرانه اول جان سپرد آنشب ز غم
پس رها از کف سر پر خون آن جانانه کرد

ضامن از این داغ جانسوز غم افزا در جهان
عاقل و دیوانه را دل خون تر از پیمانه کرد

  • چهارشنبه
  • 3
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 4:49
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران