• پنج شنبه 6 اردیبهشت 03


شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( چنان از آتش چشمان شمر سوخته ام )

979

یا بنت الحسین
من از شکستن یک ظرف آب می ترسم

و از گرفتن حتی گلاب می ترسم

چنان از آتش چشمان شمر سوخته ام

که از نشستن در آفتاب می ترسم

 

من از تنور و از بوی دود بیزارم

و از کشیدن بند طناب می ترسم

من از نگاه حقیرانه ای که حرمله داشت

و خنده هاش به اشک رباب می ترسم

کنیز کیست چه کاره ست، نه نگو بابا

جواب من مده از این جواب می ترسم

کنار آمده ام با نگاه زجر ولی

زخنده هاش به بزم شراب می ترسم

چنان پریده ام از خواب با لگدهایش

که از سکوت و از وقت خواب می ترسم

شاعر : احمد شاکری

  • پنج شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 15:20
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران