• دوشنبه 14 آبان 03


استقبال از ماه محرم -( هرگز نمی‌کردم گمان اینجا مرا راهم دهند )

1440

شکر خدا زهرا دوباره رزق این نوکر نوشت
با دست بشکسته مرا روزی‌خور این در نوشت

هرگز نمی‌کردم گمان اینجا مرا راهم دهند
نام مرا در بین نوکر‌ها خودش آخر نوشت

روز ازل وقتی خدا روزیِ عالم را نوشت
ارباب را ارباب و ما را بر درش قنبر نوشت

در عرش حق پیراهن خونین او آویختند
بی‌خود نبوده گر خدا این قلب را مضطر نوشت

نام حسین فاطمه اشک مرا جاری کند
رحمت به شیر مادرم، صد شکر بر این سرنوشت

هرکس که شد در این دهه دیوانه‌ی کوی حسین
زینب برای او "نمازِ صبحِ بالاسر" نوشت

حبُّ الحسین ِ نعمتی، قبرُ الحسین ِ قبلتی
این جمله را هر نوکری در قلب خود با زر نوشت

من زاره فی کربلا زار العلیّ فی عرشه
این را همان اول خدا، در عرش بر سردر نوشت

"حُبُّ الحسینِ جُنَّنی" عابس بیان کرده ولی
بر چوب محمل خواهرش این جمله را با سر نوشت

می‌گفت زینب از فراز تل برادر جان ببین
آنکس که تقدیر تو بی‌انگشت و انگشتر نوشت...

...من را میان عده‌ای نامرحم و دور از حیا
آواره و بی‌چاره و بی‌یار و بی‌معجر نوشت

شاعر : مهدی علی قاسمی

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران