ما که کل سال پای روضهها غم میخوریم
غصهی اتمام این ده روز را کم میخوریم
هر سهشنبه صبح یا که هر شب ِ جمعه کمیل
بادهی تقوای خود را پای پرچم میخوریم
یک برنج از ظرف نذری تو ما را بس حسین
رزق طول سال خود را از محرم میخوریم
ما چنان سرویم از وقتی برایت خم شدیم
تا تو هستی کی زمین با قامت خم میخوریم؟
با تو در هر مشکلی راه نجاتی هست لیک
مطمئنا بیتو بر دیوار محکم میخوریم
تو بزرگی پس بزرگی کن شفاعت کن حسین
ورنه چوب معصیتها را دمادم میخوریم
در جوانی پاکبودن شیوهی عشاق توست
شرمساریم از شما که غصهات کم میخوریم
تربت کرب و بلا درمان کل دردهاست
وقتهای ناخوشی یک ذره مرهم میخوریم
داغ اکبر داغ قاسم داغ سقا داغ مشک
غصههایت را میان روضه ها هم میخوریم
ما محرمزادهایم کل سال آوارهایم
روزها یاد تنت، شب یاد مشک پارهایم
شاعر : سید پوریا هاشمی
- جمعه
- 5
- آبان
- 1396
- ساعت
- 14:12
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه