شام غریبان زینبه
جون عقیله روی لبه
رنگ پرای کبوترا
از بسکه سوختن مثل شبه
کرببلاسوخت خیمه ها سوخته معجرای ستاره ها آتیش گرفته
بال وپری سوخت ی دختری سوخت ؛ روی گوشا گوشواره ها آتیش گرفته
ی دختری زیر دست وپا
یکی میونه بیابونا
جونشونو می کنن فدا
واویلتاه واویلتاه
پاشو ببین بی تو دلبرم
شدخاک عالم روی سرم
همسفره شمر و خولیم
نمیشه از پیش تو نرم
پاشو علمدار رکاب نگهدار زینب کجا و ناقه عریان سواری
رو خاک صحرا ی دختری مرده من موندم و اه و فغانو بیقراری
بی تو دلا خونجگر شده
ناموس تو دربدر شده
با دشمنت همسفر شده
واویلتاه واویلتاه
شاعر : محسن طالبی پور
- یکشنبه
- 7
- آبان
- 1396
- ساعت
- 7:36
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه