روی دلم پرچم حسینه
به دامِ غیر ، گرفتار میشوم گاهی
دچار ظلمتِ بسیار میشوم گاهی
به جای اینکه کمی هم به دردتان بخورم
در آستین شما مار میشوم گاهی
به جای کارگری کردنم به هیئت ها
میان روضه دُکاندار میشوم گاهی
گدای بیادبم ... باز حاجت آوردم
ببخش اگر که طلبکار میشوم گاهی
دعای خیرِ خودت را همیشه خرجم کن
اگر به لعن ، سزاوار میشوم گاهی
بکوب ، روی دلم پرچم حسینه را
که من شبیه به دیوار میشوم گاهی
به چشمِ من بِده اشکِ مدام ، در روضه
که در عزای تو بی عار میشوم گاهی
اگر چه خوابِ حرم ، واقعیتش رویاست
ولی به صحن تو بیدار میشوم گاهی
میان روضهی شش ماهه و رباب و عطش
قسم به جان تو بیمار میشوم گاهی
به روضههای تو هر جا که حرف حرمله است
خروشِ غیرتِ مُختار میشوم گاهی
شاعر : رضا قاسمی
- دوشنبه
- 8
- آبان
- 1396
- ساعت
- 16:32
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
رضا قاسمی
ارسال دیدگاه