شدم کبوتر صحن تو پر در آوردم
نبین پیاده شدم زائرت , سرآوردم
پیاده آمدنم عشق نیست , من تنها
ادای جمعی از عشّاق را در آوردم ...
جهان به حدأقل راضی ام نخواهد کرد
منی که رو به سوی حدأکثر آوردم
سراسر اشک و غم و سوز و آه و افغانم
برای سوگ تو ایندفعه لشکر آوردم
به حق که زیره به کرمان روانه خواهم کرد
اگر درون حرم مشک و عنبر آوردم
به چنگ شیر سپاه حسین خواهم داد
دلی که از حرم شیر خیبر آوردم
شاعر : حمیدرضا محسنات
- شنبه
- 13
- آبان
- 1396
- ساعت
- 17:52
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
حمیدرضا محسنات
ارسال دیدگاه