قسم به این دلی که خون شد
به خواهری که قد کمون شد
تو دست رد نزن به سینم
حالا که اشک من روون شد
تو چشمام زمزم اشکای مادره
همه هستی ی من این دو تا نوکره
زندگی ی من به فدات داداش
بچه هام نذر کربلات داداش
ای غریب من
غم تو رو تو سینه دارن
ببین که سر رو پات می زارن
فدای زلف تو دو عالم
اینا که قیمتی ندارن
نباید سهم من از نجمه کمتر شه
نذار زینب خجل از روی مادر شه
آبروداری کن برای من
تا برن میدون لاله های من
ای غریب من
بذار برای تو سپر شن
تو قتلگاه بدون سر شن
می خوان فدائیای زینب
رو نیزه با تو همسفر شن
می خرن دردای تو شام بلارو
تو کوفه می گیرن جلوی سنگا رو
عمریه دارم تو دلم امید
تا منم باشم مادر شهید
ای غریب من
شاعر : محسن طالبی پور
- دوشنبه
- 15
- آبان
- 1396
- ساعت
- 10:58
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
پیمان