دیار عشق و جنون پر ز آه مظلوم است
روایت غمشان صد کتاب منظوم است
هر آنچه کرببلا بر سر حسین آورد
حکایت دل پر خون ام کلثوم است
شریعه بسته شد و آب شد دگر نایاب
علی اصغر شش ماه از چه محکوم است
یکی فتاده به هامون ز خاک و خون غلطان
یکی اسیر و پریشان، ز یار محروم است
اگر چه زینب ثانی بود ولی او هم
همیشه در کنف ضل چهار معصوم است
نصیب زینب و تو شد فراغ و خون جگری
گواه صبر شما ذات حی قیوم است
تو دخت شیر خدایی تو شیر زن هستی
عناد با اسد اله چقدر مرسوم است
تو خطبه خواندی اگر در رثای مظلومان
کلام نافذ تو هم به گریه مختوم است
به شام و کوفه اسیران حقیر گردیدند
چقدر شام بلا نامبارک و شوم است
کسی که نسبت پیوند با حرامی داد
نفاق و دشمنی او همیشه معلوم است
نگشته بوته خاری هنوز لایق گل
نصیب هرزه فقط میوه های زقوم است
تو و سکینه به باب الصغیر سوریه اید
مزارتان حرم دوفقید مغموم است
تو عین صبر جمیلی تو زین اب هستی
که حسرت تو فقط بوسه ای ز حلقوم است
شاعر : جواد کلهر
- سه شنبه
- 23
- آبان
- 1396
- ساعت
- 19:13
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
جواد کلهر
ارسال دیدگاه