ز آسمان مدینه مه و ستاره دمید
نسیم باد صبا می دهد دوباره نوید
امام عسکری آمد رسید عید سعید
به مقدمش ز سما اشک دانه دانه چکید
ز غیب مژده جانبخش چون ترانه رسید
که شام تار گذشت و رسید صبح سپید

زکی و ابن رضایی و عسکری آقا
ز جسم و جان گذرم روح پیکری ما را

برون ز پرده حق نور داور آمده است          
ولادت گل زهرا و حیدر آمده است               
پی نظاره او ماه و اختر آمده است        
ز جعد گیسوی او سیم و زیور آمده است                  
نه بهر اهل زمین یار و یاور آمده است
اجنه در پی او همچو لشکر آمده است                     

چو ژاله بر گل و گلبرگ او عیان گردید
نه ماه دور سرش، بلکه کهکشان گردید

امام عسکری و زیب حی ذوالمننی
 تو پور حیدر کرار و دومین حسنی
به سان حضرت احمد رسول ممتحنی
طریق اهل ولا را تو شمع انجمنی
به عرش زاده شدی و مدینه را وطنی
برای یوسف کنعان به مصر پیرهنی

اگر چه شد قمر از جام باده ات لبریز
ز شادی رخ گل شد زمین طرب انگیز

خجسته باد قدم های پر ز نور شما
نزول رحمت حق در پی حضور شما
هزار عیسی مریم اسیر کوی شما
هزار موسی عمران مرید تور شما
شکست تخت سلیمان پی عبور شما
از آن بود که شده خانه زاد و مور شما

امام عسکری آمد جهان گل افشان شد
زمین ز مقدم او روشن و فروزان شد

حسن تویی پسر هادی و حسینی خو
شبیه ابن رضایی و ضامن آهو
تو هاشمی نصب و فاطمی رخ و گلرو
تو پارسایی و خوش خلق و سیرتت نیکو
تو مه جبینی و چون مرتضی کمان ابرو
اسیر زلف تو باشد برهمن و هندو

نه هر که نام تو را داشت سروری داند
درایتی که حسن داشت عسکری داند

تویی که جود و کرم از ازل بود کارت
هماره حمد خدا بر لب گهربارت
نظر نما تو به دلبسته ای ز دربارت
اگر که بد شده ام یا که من شدم عارت
چو خارم و تو پذیرفتی ام به گلزارت
نیم خجل که  از این باب گشته ام خارت

نثار نجل تو یک آسمان درود و سلام
امام عسکری ای نور حق امام همام

اگر چه زاده هادی به کنیه ابن رضاست
نوید بخش امامت دگر ز نسل شماست
بگو بگو که عزیز دلت دگر به کجاست
جهان در انتظار قدم های مهدی زهراست
ز ما دعا و زمان فرج به امر خداست
برون هر آینه گردد ز پشت پرده سزاست

تویی که با نفست زنده می شود جان ها
تو حسن یوسفی و کوی توست مامن ما

شاعر : جواد کلهر