روزای دلتنگی , پیش تو مهمانم
وقتی که پر از دردم , میگم حسن جانم
نشون قبر تو , میگیرم از پَر کبوترای خسته بال
داره صداش میاد , بالای قبر خاکی مادر شکسته بال
غصه ، يعنی آقام حرم نداره
یعنی خاک بقیع براش مزاره
آقا , یه روزی زائرت از ایران
آخر , واسه ی تو ضریح میاره
(( غریب آقام آقام حسن ))
مَحرم برای تو ، نا محرمه آقا
روزه که میگیری , افطار غمه آقا
چی دیدن از تو جز
کرامت و دعا و تا دم سحر سجود
بمیرم ای آقا
آخه اینا جواب خوبی های تو نبود
داری , میخونی روضه باز شبونه
روضت , یه مادره که بی نشونه
روضت یه مادره که بین کوچه
بی تو نمیتونست بیاد به خونه
(( غریب آقام آقام حسن ))
بوی گل یاسه , پیچیده تو این درد
اینبار تو زمین خوردی , زهرا بلندت کرد
میون خاطرات , میبینی چادری رو که بازم شعله وره
داره صدات میاد , مادرمو یکی از این شلوغی ببره
آروم ، میسوزی لحظه های آخر
حالا ، بالا سرت رسیده مادر
شکر خدا سرت به نیزه ها نیست
بی سر دیگه تو رو ندیده خواهر
(( غریب آقام آقام حسین ))
شاعر : حمیدرضا محسنات
- پنج شنبه
- 25
- آبان
- 1396
- ساعت
- 19:16
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
حمیدرضا محسنات
ارسال دیدگاه