• دوشنبه 3 دی 03

 محمد جواد پرچمی

یا رقیه بنت الحسین -( اومدم برا لبت دعا کنم )

1717

اومدم برا لبت دعا کنم
تو خرابه ها خدا خدا کنم
نوه فاطمه هستم اومدم
روزگار یزید و سیا کنم
""""
اومدم کار ثواب کنم برم
نقششو نقش برآب کنم برم
با همین دستای بستم اومدم
روسرش کاخ و خراب کنم برم
"""
عمه از قدکمونم حرف میزد
از دل غرق به خونم حرف میزد
گله یزید و به عموم بکن
خیلی بد با عمه جونم حرف میزد
""""
هیچکسی مثل من عاشق نمیشه
مث گلبرگ شقایق نمیشه
هرچیم مرهم بیاری دیگه این
دخترت دختر سابق. نمیشه
"""""
به صدای ما کسی جواب نداد
دست ما کسی یه قطره آب نداد
زجر به جای خودش اما هیچ کسی
مث حرمله منو عذاب نداد
"""""
رمقی تو پام نمونده بابایی
سو برا چشام نمونده بابایی
شونه به موم نزدی ام نزدی
چیزی از موهام نمونده بابایی
"""
من و آماده پرزدن کنید
لباس سیاتونو به تن کنید
حالا که بابای من بی کفنه
من و با پیرهنم کفن کنید
"""
از دل عمه باید در بیارن
شب غربت منو سر بیارن
من با گریه هام یه کاری میکنم
تا برای همه معجر بیارن
"""
جلوات نبویه دخترت
غیرت مرتضویه دخترت
یه تنه باعث رسوا شدنه
کاخ ظلم امویه دخترت
"""
کار پیغمبری کرده برامن
دستاشو روسری کرده برامن
عمه جون خواهری کرده براتو
عمه جون مادری کرده برامن
"""
کوچه های شام خیلی سخت گذشت
توی ازدحام. خیلی سخت گذشت
برای پرده نشینای حرم
مجلس حرام خیلی سخت گذشت
"""

 

شاعر : محمد جواد پرچمی

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران