خستند پرت را و شکستند سرت را
ای وای که کشتند حسودان پسرت را
پشت در آن خانه چه گویم که چه ها شد
با ضرب لگد چید حرامی ثمرت را
فریاد زدی فضه بیا بال و پرم سوخت
جز اشک چه سازم شرر بال و پرت را
ای مادر غم دیده که در اوج شقاوت
بردند به یغما همه ارث پدرت را
پنهان شدی از ظلمت این عالم خاکی
حاشا که بیابند خلایق اثرت را
شاعر : ابراهیم روزبهانی
- شنبه
- 4
- آذر
- 1396
- ساعت
- 10:22
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
ابراهیم روزبهانی
ارسال دیدگاه