تنش وقـتی شعله ور می شد
نفـسهـاشـم مختصر می شد
چشاش از درد دیگه نمی دید
به فریـــادش کسـی نرسید
یه محرمم بود که هلهله می کشید
واویلاه روی خاک دست و پا زد
تو ناله ش مــادرش رو صدا زد
وا غریب
شنیدم که مـادری بودی
تو گریون معجری بودی
تا که می شد حرف مادری
روزات با اشک می شد سپری
تو کشته غربت و غم حیدری
یه عمری تو رو درد داده آزار
درد روضه های در و دیـوار
وا غریب
شاعر : محسن طالبی پور
- پنج شنبه
- 9
- آذر
- 1396
- ساعت
- 7:7
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه