اي عزيز مادر من
هستي ام؛ برادر من
بسوي تو زينبت
بي تاب و رهسپار
توي غم اين عزات
دلتنگ و بيقرار
حكم اجابتي
رسم نيابتي
به پاي تو باكرم!
دارم براي
بوسه روي گلو
نيابت از مادرم
ثارالله4
بند دوم:
مي كنه دوباره مرور
خواهري با قلب صبور
ايستاده بودم رو تل
با آه و سوز و فغان
صدا زدم مادرو
با شيون و الامان
نيستي برادر
كنار خواهر
نگاه من موند بِرات
ديدن تا نيستي
اومد به غارت
دور و برِ خيمه هات
ثارالله4
بند سوم:
رسيديم به شام بلا
بعد راه كرببلا
به ما ميگن خارجي
غريبيم اينجا داداش
رقيه خسته شده
تاول زده هردو پاش
به زور ميارن
اين بچه هارو
تو مجلس اون پليد
به لفظ حيدر
خطبه مي خونم
از كفر محض يزيد
ثارالله 4
شاعر : محدثه شیری
- چهارشنبه
- 15
- آذر
- 1396
- ساعت
- 16:47
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محدثه شیری
ارسال دیدگاه