• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت محمد (ص) -( بعدِ تو بابا زندگی واسه ی من حروم میشه )

1376
3

بعدِ تو بابا زندگی واسه ی من حروم میشه

تو چشمِ شعله های غم، عمرِ منم تموم میشه



یه دسته هیزم میارن، یه دسته آتیش می زنن

زخمِ عمیقِ سینه ام، تو بی کسی ها گم میشه



هیچکی انگار نمی شنوه، این ناله های خسته مو

هیچکی دوا نمی کنه، این پهلوی شکسته مو



با سیلی زدن به روی من، با نیزه زدن پهلوی من

خون میچکه از بازوی من، هر سو میکشن گیسوی من



یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد،

یا سیّدی یا طاها مدد (۲)



یکی بگه عمّار بیاد، علی رو دارن میبرن

جلو چشِای بچه ها زهرا رو دارن میزنن (۲)



بابا ببین چطور منو، دوُن دوُن می بَرَنَم

ز پیچ و تاب کوچه ها، دامن کشون می برنم



نفس نفس زدنها وُ، نگاهِ خسته مو ببین

کبود یِ صورت و پهلویِ شکسته مو ببین



ای آیینه ی نگارِ من، ای باغِ منو بهار ِمن

بی تو دلِ من پریشونه، ای صبرِ منو قرارِ من



یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد،

یا سیّدی یا طاها مدد



 این سو وُ آن سو میروم، ولی به تو نمی رسم

غمِ تو دلم آوار شده، واسه علی دلواپسم 

با گریه ی تو گم میشم، هر شب تو کوچه های غم

گاهی بخاطرِ علی، گاهی بخاطرِ خودم



نرو منو تنها نزار، پرستوی بهارِ من

مگه خبر نداری از این دلِ بی قرارِ من



ای افسانه ی غروبِ من، ای سینه یِ پُر آشوبِ من

گم میشم توی خیالِ تو



یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد،

یا سیّدی یا طاها مدد (۲)



با یاد خاطراتِ تو آواره ی غم ها میشم

با یادِ غربتِ علی، اسیرِ کوچه ها میشم

میره دلِ شکسته ام امشب به سمتِ آسمون

تصویرِ غم رو می بینم با این چشای نگرون



با این دلِ پریشونم می شینم نجوا میکنم

با خلوتِ ستاره ها چشامو دریا میکنم



یا سیّدی یا طاها مدد، یا سیّدی یا طاها مدد،

یا سیّدی یا طاها مدد



شاعر : هستی محرابی

  • سه شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:26
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران