سر زده از سما،نور شمس ولا
آمده هستی و،جانِ زهرا
عصمت کبریا،یاور و دلربا
بر شَهِ کربلا،جانِ زهرا
آمد آمد عصمت صغری
بنتُ الحیدر زینب کبری
بنتُ الحیدر زینب کبری...
ای گل فاطمه،مرغ جانم شد
در هوای تو چون،یاکریمت
آرزویم بُوَد،که بگیرم شبی
جشن میلا تو،در حریمت
مهر پاکت در سرشت ما
که این باشد سرنوشت ما
بنتُ الحیدر زینب کبری...
وَ مِنَ المؤمنین،جلوه شد در تو اِی
بانوی رحمت و،صبر و تقوی
ای حجاب تو بر،جمله ی بانُوان
اُلگویی بی نظیر،تا به عُقبی
آیه های نصر عاشورا
ای خورشید عصر عاشورا
بنتُ الحیدر زینب کبری...
آمده هستی و،جانِ زهرا
عصمت کبریا،یاور و دلربا
بر شَهِ کربلا،جانِ زهرا
آمد آمد عصمت صغری
بنتُ الحیدر زینب کبری
بنتُ الحیدر زینب کبری...
ای گل فاطمه،مرغ جانم شد
در هوای تو چون،یاکریمت
آرزویم بُوَد،که بگیرم شبی
جشن میلا تو،در حریمت
مهر پاکت در سرشت ما
که این باشد سرنوشت ما
بنتُ الحیدر زینب کبری...
وَ مِنَ المؤمنین،جلوه شد در تو اِی
بانوی رحمت و،صبر و تقوی
ای حجاب تو بر،جمله ی بانُوان
اُلگویی بی نظیر،تا به عُقبی
آیه های نصر عاشورا
ای خورشید عصر عاشورا
بنتُ الحیدر زینب کبری...
- دوشنبه
- 25
- دی
- 1396
- ساعت
- 23:45
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه