〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
زمینه حضرت زهرا(س)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
یه روزی توکوچه. اومدن نامردم
توی دستاپربود. ازآتیش وهیزم
قیل وغال برپاشد. محشرکبری شد
من بمیرم آخر. آتیشی برپاشد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
میسوزونه منوغصه ی مادرم
ناله زدش بیافضه دیگه برم۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پهلوشکسته/بامیخ درخدا
آتیش گرفته /خونه مرتضی
٫(مادر مادرمادرمادر)،
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
اومدن توخونه. دوره کردن مارو
باطناب وشمشیر. میبرن بابارو
دست به پهلومادر. پی مردخیبر
ناله میزدمی گفت. من فدای حیدر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شال آقاروگرفتش محکم تودست
حمله کردن به بی بی چل تارذل وپست۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بازوشکسته/باغلاف ای خدا
صورت کبوده/ازجفاای خدا
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
شعروسبک:کربلایی میلادرهب
- یکشنبه
- 1
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 8:17
- نوشته شده توسط
- کربلایی میلادرهبر
ارسال دیدگاه