یا زهرا(س)
روزی که حُرمتِ حرم مصطفی شکست
در بینِ هجمهها درِ بیتالولا شکست
کوچه شلوغ بود و ارازل به صف شدند
طوری به در زدند که از چند جا شکست
شهر مدینه لایق لطف و صفا نبود
از بی بصیرتی دل آل عبا شکست
خصمِ پلید در وسطِ کوچهها چه کرد
بُغضِ نَهُفتهی پسرم بیصدا شکست
ظلم مغیره، زندگیَم را خراب کرد
از دست این پلید، دلم بارها شکست
زهرا مقابل حسن افتاد بر زمین
پس بیشتر غرورِ من و مجتبی شکست
کارِ قلاف بود که یارم ز دست رفت
کارِ قلاف بود که شیرِ خدا شکست
بودند کلِ شهر، ولی یک نفر نگفت
جرمش چه بود و بازوی زهرا چرا شکست
با اینکه خم نگشت قدم زیرِ بارِ ظلم
دیدی چگونه داغ تو پشت مرا شکست
- دوشنبه
- 2
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 17:56
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
رضا باقریان
ارسال دیدگاه