کار هر عابدی که عرفان نیست
هر زمانی که وقت باران نیست
مست باده شدن که آسان نیست
می وپیمانه ها فراوان نیست
گر شراب طهور می خواهی
باید از عمق دل کشی آهی
راه عشاق دردسر دارد
عاشق واقعی هنر دارد
در سرش فکر بال وپر دارد
فکر پرواز در سحر دارد
عاشق واقعی فقط زینب
در غزل بهترین لغت زینب
ماه شبهای تار یازینب
حضرت باوقار یازینب
اسوه روزگار یازینب
حسن تو بی شمار یازینب
شده شرمنده از رخت مهتاب
السلام ای شریکه الارباب
آمدی و ستاره خندان شد
ماه با یک اشاره خندان شد
حضرت حق هماره خندان شد
با صدایت مناره خندان شد
زینت مرتضی خوش آمده ای
بانی کربلا خوش آمده ای
شاهکار خدای منانی
جان دهی مرده را به آسانی
از اساتید درس قرآنی
فاتح عرصه های عرفانی
در نماز شبت دعایم کن
تو مرا بنده خدایم کن
خواهر دو امام هستی تو
در صبوری بنام هستی تو
حیدر شهر شام هستی تو
مه والا مقام هستی تو
شدم حیران زینب کبری
المثنای حضرت زهرا
بچه هایت همه فدای حسین
خواهری کرده ای برای حسین
خطبه ها خوانده ای به جای حسین
تویی راوی کربلای حسین
زینب ای قهرمان عاشورا
سرور بانوان عاشورا
به مقامات نمی رسد فردی
کربلا را تو کربلا کردی
گرچه لبریز ماتم ودردی
خم به ابروی خود نیاوردی
حضرت اولیا مخدره ای
شاهد ماجرای حنجره ای
دیدی آن نانجیب را بانو
ضربه های عجیب را بانو
لب گودال و شیب را بانو
ماه شیب الخضیب را بانو
و به هرحال رفتی و گفتی:
سمت گودال رفتی گفتی ....
اینقدر بر بدن مزن بس کن
نیزه بر یار من مزن بس کن
بر عقیق یمن مزن بس کن
ضربه بر بی کفن مزن بس کن
این که تو می زنی حسین من است
به خدا نور هر دوعین من است
- شنبه
- 7
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 17:52
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
حبیب باقرزاده
ارسال دیدگاه