• شنبه 1 اردیبهشت 03

 حسین رحمانی

شعر فراق امام زمان(عج) -(وقتی میان روضه ها باگریه خلوت میکنم )

1988
3

احساس غربت

وقتی میان روضه ها باگریه خلوت میکنم 

آقا شبیهِ تو کمی ، احساس غربت میکنم! 

وقتِ خطا ، الاّ شما ، بوده حواسم بر همه 

از اینکه هستی شاهدم . همواره غفلت میکنم 

وقتی برای تو نشد ، سودی ندارد ندبه ها 

با اسم تو از عشق تو _ من کسب شهرت میکنم ! 

تنهاترین مردِ زمان ، در جمعه های بی کسی... 

حاضر شما هستی و من ، هر هفته غیبت میکنم !! 

از معصیت تنها شدم ، آلوده ی دنیا شدم 

دارم برای لذّتِ یک روزه همّت میکنم !! 

حبّ علی ُ آل او ، خیرالنعم باشد ولی... 

من باگناه و معصیت کُفرانِ نعمت میکنم ! 

حالا نشسته غصّه ی ، عالم به روی ِ سینه ام 

از دست نَفسِ سرکشم ، اینجا شکایت میکنم ! 

یاد شهیدان حرم ، خیلی خجالت میکشم 

از اینهمه جاماندگی ، احساس ذلّت میکنم ! 

با اینهمه در دو جهان ، با آبرو کردی مرا... 

بر نوکرانِ مادرِ سادات خدمت میکنم ! 

دلتنگِ صحنِ حیدرم ، بی تابِ شهر کربلا 

دورم ولی با چشمِ دل دارم ‌زیارت میکنم! 

مادر به من آموخته ، باید فدای دین شوم... 

دارو ندارم را فقط وقف ولایت میکنم! 




آه از دَمی که فاتحِ خیبر شنید این جمله را... 

زهرا بلا گردانِ تو ، جان را فدایت میکنم! 

غصه نخور با فاطمه یاری نمیخواهی شما 

من یک تنه از حرمتت ، آقا حمایت میکنم! 




شد خونِ زخمِ پیکرم ، خط و نشانِ کوچه ها 

خوردم زمین _ خوردی زمین ، هر دو میان کوچه ها ! 


  • جمعه
  • 13
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران