السّلام علیکِ یا فاطمهً الزّهرا س
فاطمیه آمد و آواے غم بر پا شده
رختِ غم رختِ عزا بر قامتِ دنیا شده
فاطمیه آمد و ارض و سما شد داغدار
تیغِ دشمن در کمینِ خانه ی زهرا شده
فاطمیه آمد و تیغِ غضب در پشتِ در
با شرارِ شعله ی دستانِ او در وا شده
فاطمیه موسمِ درد و فراقِ مادر است
زین مصیبت عالمی در ماتمِ عظمی شده
فاطمیه آمد و طفلانِ زهرا بی قرار
خانه ی مولا ز اشکِ چشمشان دریا شده
فاطمیه آمد و زینب نشسته سوگوار
باز هم ایّام حزنِ مادرش زهرا شده
فاطمیه آمد و وا از دلِ زارِ علی
کلبه ی احزانِ زهرا سوگِ غم بر پا شده
فاطمیه آمد و چشمِ ملائک اشکبار
میخِ سوزان سینه ی آلامِ زهرا جا شده
فاطمیه آمد و خاکِ عزا بر سرِ کنید
فاطمه در بسترِ غم بی کس و تنها شده
فاطمیه آمد و غمهای مولا تازه شد
داغِ زهرا در غم و آلام او معنا شده!
"هستی محرابی"
- یکشنبه
- 22
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 14:15
- نوشته شده توسط
- هستی محرابی
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه