السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِيقَةُ الشَّهِيدَة
وصیتم بهت اینه، که وقتِ غسل و کفنم
فقط کمی آهسته تر، اونم زیرِ پیراهَنم
بهت دلیلش و میگم ، بس که تو رو دوسَت دارم
نکنه آقا ببینی، کبودیِ روی تنم
اگه نشونت ندادم، جای غلاف و نیزه رو
اسما میدونه علّتِ،ِ این راز و این نگفتنم
بشور ولی آهسته تر، داره تنم تب میکنه
ردََِّ غلاف و نیزه ها، مونده هنو رو بدنم
خدا نکنه که چِشت، بیوفته رو پهلویِ من
مبادا آزرده بشی، تو گیر و دارِ شستنم
اگه تو آزرده نشی، دردِ منم دوا میشه
دارم بهت قسم میدم، جونِ حسین و حسنم
میخ و دیگه دسَش نزن ، اصلاً بزارش بمونه
خودم یه جوری با بابا، آهسته اونو می کنم
اگه دوسَم داری آقا، معجرمو بالا نزن
تا اینکه با خاطرِ جمع، ببندی بندِ کفنم !
#خداحافظ_ای_داغ_بر_دل_نشسته
#تو_ای_یار_پهلو_و_بازو_شکسته
#هستی_محرابی
- جمعه
- 27
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 11:54
- نوشته شده توسط
- هستی محرابی
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه