از آسمان طراوت باران نزول کرد
اسرار وحی ، خانه به قلب رسول کرد
او روزه بود و سیب بهشتی حلول کرد
آری ، خدا عبادت او را قبول کرد
یک چله سجده ی سحر او نتیجه داد
سرمایه ای عظیم خدا بر خدیجه داد
*
امروز ، روز کوری آن قوم ابتر است
توحید در تلاوت آیات کوثر است
«فصل» یا رسول که هنگام «وانحر» است
روز طلوع دختر دین ، روز مادر است
داده خدا به آنکه ز یوسف ملیح تر
طفلی که سجده برده بر او یازده قمر
*
ای آنکه بوسه زد ، لب خاتم به دست تو
شد پاک نام آب ، مسلم به دست تو
حوا شده است محرم آدم به دست تو
باشد کلید خلقت عالم به دست تو
منظومه ی زمان و زمین ، اشفعی لنا
ای آسمان حبل متین ، اشفعی لنا
*
بانوی آسمانی و بر فرشی از حصیر
با چرخ آسیای تو گردید چرخ پیر
تو دختر حرا شدی و همسر غدیر
خورشید روشن استی ، از کور رو بگیر
تا از حجاب تو بدمد جلوه ی شهود
تا نور چادر تو شود منجی یهود
*
یاس بهشتی و به زمین در شکفتنی
سر تا قدم چو آیه ی تطهیر روشنی
اسرار آفرینش والای هر زنی
مریم ، اگر بتول شد از پاکدامنی
آری ولی به رتبه که زهرا نمی شود
خیرالنسای خلق دو دنیا نمی شود
*
در بخشش لباس عروسی نشانه بود
دریای جود و رحمت تو بی کرانه بود
نه سال خانه داری تو ، عاشقانه بود
آن خواهش انار تو هم یک بهانه بود
می خواستی ، به کور خرابه نشین رسد
می خواستی ، طعام بهشت برین رسد
*
زهرایی و ، نماز تو انوار کردگار
حورایی و ، به جامه ی انسیه آشکار
منصوره ای و ، نصرت تو روح ذوالفقار
تو فاطمه شدی که پناهم دهی ز نار
ام الحسن که قامت صبرت قیامت است
ام الحسین و مکتب سرخت شهادت است
اسرار وحی ، خانه به قلب رسول کرد
او روزه بود و سیب بهشتی حلول کرد
آری ، خدا عبادت او را قبول کرد
یک چله سجده ی سحر او نتیجه داد
سرمایه ای عظیم خدا بر خدیجه داد
*
امروز ، روز کوری آن قوم ابتر است
توحید در تلاوت آیات کوثر است
«فصل» یا رسول که هنگام «وانحر» است
روز طلوع دختر دین ، روز مادر است
داده خدا به آنکه ز یوسف ملیح تر
طفلی که سجده برده بر او یازده قمر
*
ای آنکه بوسه زد ، لب خاتم به دست تو
شد پاک نام آب ، مسلم به دست تو
حوا شده است محرم آدم به دست تو
باشد کلید خلقت عالم به دست تو
منظومه ی زمان و زمین ، اشفعی لنا
ای آسمان حبل متین ، اشفعی لنا
*
بانوی آسمانی و بر فرشی از حصیر
با چرخ آسیای تو گردید چرخ پیر
تو دختر حرا شدی و همسر غدیر
خورشید روشن استی ، از کور رو بگیر
تا از حجاب تو بدمد جلوه ی شهود
تا نور چادر تو شود منجی یهود
*
یاس بهشتی و به زمین در شکفتنی
سر تا قدم چو آیه ی تطهیر روشنی
اسرار آفرینش والای هر زنی
مریم ، اگر بتول شد از پاکدامنی
آری ولی به رتبه که زهرا نمی شود
خیرالنسای خلق دو دنیا نمی شود
*
در بخشش لباس عروسی نشانه بود
دریای جود و رحمت تو بی کرانه بود
نه سال خانه داری تو ، عاشقانه بود
آن خواهش انار تو هم یک بهانه بود
می خواستی ، به کور خرابه نشین رسد
می خواستی ، طعام بهشت برین رسد
*
زهرایی و ، نماز تو انوار کردگار
حورایی و ، به جامه ی انسیه آشکار
منصوره ای و ، نصرت تو روح ذوالفقار
تو فاطمه شدی که پناهم دهی ز نار
ام الحسن که قامت صبرت قیامت است
ام الحسین و مکتب سرخت شهادت است
- سه شنبه
- 15
- اسفند
- 1396
- ساعت
- 20:38
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه