اي خدا ملاقاتت نور ديده ميخواهد
نيمه شب مناجاتت دل بريده ميخواهد
اي صفاي نجوايم وي يگانه مولايم
التجاي كوي تو اشك ديده ميخواهد
دانه دانه اشكم بين شبنم سرشكم بين
اين دل سيه، وصلت در سپيده ميخواهد
اي بهار فرجامم منكه خارم و خامم
گلشن بهارت را گل رسيده ميخواهد
شيعه با مناجاتش منتهاي حاجاتش
آبياري سرخ ياس چيده ميخواهد
روح زندگي زهراست جاودانگي زهراست
اين دلم دو عالم را زين عقيده ميخواهد
راز دل نياز عشق خواندن نماز عشق
حالتي مشابه با آن شهيده ميخواهد
هر غم و بلايش را ميخرم به جان اما
درك روضههايش را غم كشيده ميخواهد
اي خدا قبولم كن شيعه بتولم كن
امتحان عشقت را برگزيده ميخواهد
با ابوتراب امشب ميكنم نوا يارب
عبد خسته زينب سر بريده ميخواهد
اي اميد افطارم وي نويد اسحارم
طلعت رشيدت را دل نديده ميخواهد
شاعر:غلامرضاسازگار
- شنبه
- 21
- مرداد
- 1391
- ساعت
- 14:47
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه