گیرم غم و مصیبت مان کم نمی شود
یک ذره از محبت مان کم نمی شود
ما سائلان اهل کسای پیمبریم
بر پنج تن ارادت مان کم نمی شود
با اقتدا به سیره ی زهرای مرضیه
از لذت عبادت مان کم نمی شود
با روی سرخ، رو به اجانب نمی زنیم
حداقل شرافت مان کم نمی شود
باور کنیم روزی مان دست فاطمه است
باور کنیم برکت مان کم نمی شود
عزت برای فاطمه و اهل فاطمه است
با فاطمیه عزت مان کم نمی شود
دشمن خیال حمله به ایران نمی کند
تا از ولی اطاعت مان کم نمی شود
ما پیرو سیاست زهرای اطهریم
یعنی غم ولایت مان کم نمی شود
در فتنه سبکِ ماست همان سبک فاطمه
در فتنه از بصیرت مان کم نمی شود
کوری چشم لشگر طاغوت لحظه ای
از سوریه حمایت مان کم نمی شود
خط مدافعان حرم خط فاطمه است
از این مسیر صحبت مان کم نمی شود
چادر، سلاح فاطمی دختران ماست
با این سلاح هیبت مان کم نمی شود
خدمت به فاطمه همه ی آبروی ماست
در راه عشق خدمت مان کم نمی شود
در گِرد شمع، بال و پر ما اگرچه سوخت
یک عاشق از جماعت مان کم نمی شود
آتش گرفت صورت آتش نشان و گفت:
از فاطمه خجالت مان کم نمی شود
ای کاش می کشید پرش را کمی عقب
صد آه... حیف، حسرت مان کم نمی شود
اصلا چه شد غلاف به بازوی او گرفت؟!
سخت است روضه، حیرت مان کم نمی شود
- یکشنبه
- 20
- اسفند
- 1396
- ساعت
- 14:14
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمد جواد شیرازی
ارسال دیدگاه