اینگونه خورشیدی که پشت ابر می ماند
ته می کشد تا انتهای صبر می ماند
خاری میان چشم حیدر می شود آخر
این اختیاری که شبیه جبر می ماند
حتی اگر زخمی شود یا دست و پا بسته
یک ببر تا پایان عمرش ببر می ماند
در کوچه ها یک عابری را می شناسم که
اصلا مسلمان نیست مثل گبر می ماند
هرگز نخواهد گفت زهرا از کبودیها
اینگونه رازش تا ابد در قبر می ماند
- یکشنبه
- 20
- اسفند
- 1396
- ساعت
- 14:38
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
نجمه پور ملکی
ارسال دیدگاه