شهادت امام هادی علیه السلام
سامرا ، امشب مدینه می شود مهمان تو
آسمانها اشک می بارند بر دامان تو
شمع ، روشن می کند چشم ستاره تا سحر
باگلاب اشک ، می شوید تن سوزان تو
ای حصار آفتاب ، ای آسمان در قفس
یوسفت را می برند از گوشه ی زندان تو
گریه کن ، خواندند در بزم خدا شعر شراب
گریه کن ، آتش گرفته سینه ی قرآن تو
چاک زن پیراهن صبرت ، مگر روشن شود
در غبار چشم ها ، آیینه ی پنهان تو
دست و پایت سرد شد اما سراپای تو سوخت
رو به سمت قبله کن ، پرواز کرده جان تو
سامرا ، امشب مدینه می شود مهمان تو
آسمانها اشک می بارند بر دامان تو
شمع ، روشن می کند چشم ستاره تا سحر
باگلاب اشک ، می شوید تن سوزان تو
ای حصار آفتاب ، ای آسمان در قفس
یوسفت را می برند از گوشه ی زندان تو
گریه کن ، خواندند در بزم خدا شعر شراب
گریه کن ، آتش گرفته سینه ی قرآن تو
چاک زن پیراهن صبرت ، مگر روشن شود
در غبار چشم ها ، آیینه ی پنهان تو
دست و پایت سرد شد اما سراپای تو سوخت
رو به سمت قبله کن ، پرواز کرده جان تو
- سه شنبه
- 29
- اسفند
- 1396
- ساعت
- 19:33
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه