دوباره آمده شور غزل به دنبالم
کشیده پر به هوای پریدنی بالم
دوباره خط زده مهتاب ظلمت شب را
گمان کنم که سپید است بخت و اقبالم
زدم به مصحف حافظ تفالی دیدم
نشد به حاجت هیچ استخاره ای، فالم
کویر چشمه ی چشمم به جوش می آید
برای صافی سینه، برای غربالم
همینکه سر زدی امشب به سینه تنگم
همینکه رد شدی از این کناره خوشحالم
تو دلخوشی همیشه برای فردایی
اگرچه در پس ابری ولی تو می آیی
تمام سر خدایی نگفته ای ، رازی
برای ختم بخیر زمانه آغازی
زخانواده فضل و نواده حسنی
در آسمان کرامت در اوج پروازی
شبیه احمد و حیدر شبیه اجدادت
به مادرت زهرا تا همیشه مینازی
همیشه با نظر مهربان وستارت
برای اهل جهنم بهشت میسازی
دلم دو مرتبه دم زد برو بگو آقا
نمی شود که نگاهی به من بیندازی
تو دلخوشی همیشه برای فردایی
اگر چه در پس ابری ولی تو می آیی
*** محمد امین سبکبار***
منبع: سایت تیشه ای اشک
- یکشنبه
- 22
- مرداد
- 1391
- ساعت
- 14:37
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه