بین دیوار و در یک برادر دادم از دست
پهلوی مادرم فاطمه دیدم شکسته است
فرق شیر خدا دیدم دریده
دیده ام طشت خون، سر بریده
زینبم زینبم ام المصائب
**********
ای خدا گشته پرپر تمام گلشن من
حوریان روضه خوان اسیری رفتن من
غم روی غم شرر زده به جانم
یک ستاره ندارد آسمانم
زینبم زینبم ام المصائب
**********
کوچه های مدینه حسن ، شد تیر باران
کربلا شد کفن ، بر حسینم سم اسبان
ای فلک ظلم تو اندازه اش نیست
گل من تاب نعل تازه اش نیست
زینبم زینبم ام المصائب
**********
ای گل سرخ من غرق خون دیدم تن تو
من کجا و سخن گفتن با دشمن تو
دست خود را به روی سر نهادم
مادرم فاطمه برس بدادم
زینبم زینبم ام المصائب
**********
یاد مسمار خونین کنم از تیغ قاتل
دشمنت روی سینه نشست من در مقابل
ای دریغا دگر مهلت ندارم
بهر یحیای خود طشتی بیارم
زینبم زینبم ام المصائب
**********
خواهر کربلا مادر اشک و عزایم
ای خدا گشته پر پر تمام لاله هایم
کوهی از غم روی شانه کشیدم
مرگ شمع و گل و پروانه دیدم
زینبم زینبم ام المصائب
**********
- یکشنبه
- 12
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 12:24
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه