• سه شنبه 15 آبان 03

 وحید محمدی

شعری در ذکر مصائب حضرت زینب -(روزگار اسیری زینب مثل شبهای شام تاریک است)

1262

زبان حال حضرت زینب سلام الله علیها

روزگار اسیری زینب
مثل شبهای شام تاریک است
کوچه پس کوچه های اینجا هم
مثل شهر مدینه باریک است

مردمانش به جای دسته ی گل
تازیانه به دست می گیرند
تا نمک روی زخم ما بزنند
پیش ما کف زدند و رقصیدند

تو خودت خوب واقفی که چرا
صورت خواهر تو رنگین است
مثل نامرد کوچه های فدک
دست مردان شام سنگین است

آنکه بر پهلویت لگد زده بود
چند باری به من لگد زده است
زیر آن ضربه ها بگو آیا
استخوان های پهلویت نشکست؟

دخترت را ببین شکسته شده
رنگ برف است موی دخترکت
مثل ایّام آخر مادر
سو نمانده به چشم شاپرکت

ای برادر چقدر بر نوک نی
سنگ از دست کوفیان خوردی
شرمسارم میان بزم شراب
ایستادم تو خیزران خوردی

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 13:9
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 4.50 MB
تعداد بازپخش 27
تاریخ بارگذاری یکشنبه 12 فروردین 1397 04:13
عنوان : اجرای این شعر توسط حاج حسن خلج در محرم 96

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران