• دوشنبه 3 دی 03

 محمود اسدی

(مثنوی)به روی تخته ی در جسم تو را می بردند

1361
1

به روی تخته ی در جسم تو را می بردند
چار حمال تنت را به کجا می بردند

تخته ی در شده تابوت تنت واویلا
خون تازه به روی پیرهنت واویلا

دخترت نیست ببیند بدنت آقا جان
که سرت هست از آن تخته ی در آویزان

مثل تشییع تنت دیده ی تاریخ ندید
به روی تخته ی در هیچ کسی میخ ندید

سلسه بود ولی نیزه به پهلوت نخورد
باز هم شکر خدا چنگ به گیسوت نخورد

غیر زنجیر کسی بهر تو پابوس نبود
شکر حق دور و برت صحبت ناموس نبود

به تن زخمی تو نیزه و خنجر نزدند
به سر و گردن تو ضربه مکرر نزدند

دخترت را بخدا بزم حرامی نبرند
به اسیری سفر کوفه و شامی نبرند

ساق پای تو گر از سلسه ساییده شده
زیر گلها بدن پاک تو پوشیده شده

همه اعضای تو از ضرب لگد گشت کبود
بازهم شکر تنت زیر سم اسب نبود

******
شائق

  • سه شنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران