آزاد شد دلی که شده صید دام عشق
ما دیده ایم در سخن او مرام عشق
سر میدهیم در عوض یک ،کلام عشق
مرا خدا نوشته برای امام عشق
ما سائلیم سائل چشمان مست او
هستی ی ماست تا به ابد در دو دست او
روزی کائنات به دست امیر دل
افتاده است پای مسیرش مسیر دل
دل داده ایم و دل شده عمری اسیر دل
لطفی کن و بیا بنشین بر حصیر دل
تا هست و نیست را کنم آقا فدای تو
دل برده است از دل ما خنده های تو
هر گل بدون مهر شما خار می شود
زلف تو سرّ حلقه ی اسرار می شود
این حلقه دار میثم تمار می شود
سر روی دار عشق تو سر دار می شود
زنده شود کسی که از عشق تو مرده است
قطعا خدا به دست تو مارا سپرده است
معنای جذر و مد نگاه تو ماه شد
زلفت گرفت چشم تو عالم سیاه شد
بر عاشقان ،نگاه به رویت رفاه شد
اینگونه شد که وصف تو همچون اله شد
قبله کنید کعبه ی ایوان یار را
ما دیده ایم در حرمش کردگار را
رویای هر شب ست که تعبیر می شود
هرکس نجف رسید زمین گیر می شود
از دیدن جمال تو کی؟! سیر می شود
مست ازنماز عشق شما تیر می شود
ماییم ذره ،چرخش ذرات دست توست
سجاده را فروخته هر کس که مست توست
غیر از علی و آل علی حرف دین کجاست؟
آموخت بر ملائکه عرش برین کجاست
خورشید واضح ست، ولیکن یقین کجاست ؟؟
از حق بپرس راه خدای مبین کجاست؟
راهی که کرده است جهان را مرددش
راهی که دیده عشق تجلی مقصدش
علی اصغر یزدی
- سه شنبه
- 14
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 16:44
- نوشته شده توسط
- علی اصغر یزدی
- شاعر:
-
علی اصغر یزدی
ارسال دیدگاه