• دوشنبه 3 دی 03

 اسماعیل تقوایی

یا اما م کاظم(ع) -(دیریست که محبوسم ومحصور وگرفتار )

542

یا امام کاظم(ع)

دیریست که محبوسم ومحصور وگرفتار
آزرده شده روح من وتن شده بیمار

دور از همه خویشانم ودر اوج غریبی
دشمن ز ره کین زندم لطمه وآزار

روز وشب من شد سپری بین سیه چال
باشد غل وزنجیر مرا محرم اسرار

دیریست ندیدم مه وخورشید وستاره
جرمم بود هستم پسر حیدر کرار

دلتنگ شدم بهر همه اهل وعیالم
ای کاش میسر شودم لحظه ی دیدار

بر جان ودلم زهر جفا ریخته آتش
یا رب علی ام را برسان بر سر بیمار

می پیچم ومی نالم وفریاد رسی نیست
شادم که مرا راه شهادت شده هموار

ازبعد شهادت مرا باز جفا هست
نعشم بگذارند همی بر سر بازار

باشد دم آخر سرمن دامن زهراست
گرید زبرایم به جنان احمد مختار

  • شنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران