بسم رب الحسین (ع)
حالوروزت پریشونه-کنج زندون غریبونه
رسیده جونت به روی لب
دیگه ازدنیا خسته ای-مثل مرغ پربسته ای
ذکرلبات خلصنی یارب-دلت شده به تاب ودرتب
میسوزه پاتاسرت آقا اززهری که توبدن داری
بیاد معصومه ورضایه لحظه هم آروم نداری
تشنه وبی حال وبی رمق روخاک زندون سر میزاری
تازیونهو ناسزا-همدمت شده این شبا
توهم مثل زهرا(مادر)میگی-مرگموبرسون خدا
(واویلا آهو واویلا)
توزنجیرپروبالته-تازیونه افطارته
بستی توبارسفرامشب
دنیاشدروسرت خراب-وقتی می خوردپیشت شراب
یادت اومدغمای زینب-شدی توازغصه لبالب
بنداومده دیگه نفسات نیمه جونوزاریو مضطر
دستو پاهوصورتت شده دم آخری مثل مادر
بازبون روزه زیرلب میگی امان ازدل حیدر
پیش چشمای بچه ها-نشدبسته دستت آقا
شکرخداسیلی نخورد-همسرت توی کوچه ها
(واویلاآهوواویلا)
غروبا تواین سیاهچال-تاوقتی که میری ازحال
روضه ی گودالو می خونی
داغ یه پیراهن خونی-ازاین مصیبت نیمه جونی
کفن داشتی وخداروشکرنرفت سرت روی نی آقا
شکنجه شدی ولی دیگه سرپیکرت(کشتنت)نشددعوا
بمیرم براتنی که موند3روزروخاک گرم صحرا
یکی داره سر می بره-یکی فکرانگشتره
ازهمه بدترنگاهه-شمربه بنت الحیدره(دخت حیدره)
(حسین غریب کربلا)
التماس دعا یا علی مدد
- یکشنبه
- 19
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 20:4
- نوشته شده توسط
- کربلایی مصطفی اسماعیلی
- شاعر:
-
مصطفی اسماعیلی
ارسال دیدگاه