• پنج شنبه 1 آذر 03

 آرمان صائمی

شعر ولادت ارباب ما امام حسین (ع) -(مارا نوشتند از ازل ديوانه ى عشق)

1864
1

مارا نوشتند از ازل ديوانه ى عشق
ديوانه ها جمع اند گرد خانه ى عشق
درمان نداردعشق جز پيمانه ى عشق
پرواز كردم با جنون تا لانه ى عشق
-
زنجيرى ام...زنجيرىِ موى حسينم
من تا قيامت بنده ى روى حسينم
-
عمريست درگير ابوسجاد هستم
دلداده ى هركه به او دل داد هستم
در بند عشقش هستم و آزاد هستم
خانه خرابِ او شدم...آباد هستم
-
ارباب من عشق است...عشق عالمين است
ذكر تمام انبيا هم يا حسين است...
-
بالاترين نقطه درعالم زير پايش
اعجاز كرده نخ نمايى از عبايش
من را جلا دادند بين روضه هايش
ديوانه ام...ديوانه ى كرب و بلايش
-
آرى حساب عاشقانش بى حسابيست
لبهام از بس دم زده از او شرابيست
-
كار تمام ما قيامت با حسين است
كار دلم هرگز نماند تا حسين است
بوى خدا آكنده است هرجا حسين است
ماندم خداوند حق تعالى يا حسين است؟
-
سر ميگذارم زير پايش روزى آخر
جان مى دهم در كربلايش روزى آخر
-
در دلبرى اسطوره ى ليلا تو هستى
خورشيد هستى قبله ى بالا تو هستى
فكر و خيال و نان و آب ما تو هستى
لب تشنه اى هرچند كه دريا تو هستى
-
اى حا و سين و يا و نون جانم فدايت
اى عين و شين و قاف مى ميرم برايت
-
فطرس از اعجاز نگاهت پر گرفته
يك زندگى تازه را از سر گرفته
دامانتان را بعد محكم تر گرفته
جبريل از خاكت گل قمصر گرفته
-
درمان هر دردى و تو آب حياتى
آب حياتى بعداز آن باب نجاتى
-
بالانشين!جاى سرت بر نيزه ها نيست
جاى تنت والله زير دست و پا نيست
اى بى كفن!حق شما كه بوريا نيست
خون خدا كه جاش در تشت طلا نيست
-
انگشرت را كاش ميدادى حسين جان
روى زمين لب تشنه جان دادى حسين جان

  • پنج شنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 0:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران