نامت افتاده بر زبان جهان
خلقت از نورت استوار شده
عالی أعلا علی،خدا گفت و
در دل خلق ماندگار شده
نه فقط بخششت به وقت رکوع
که تماشای تو به صحن نجف
وقت حاجت، دل تمام جهان
به کرم کردنت دچار شده
ما گدا تو مسبب الأسباب
که سرایت شده است دق الباب
هرکه حلقه به در زده فهمید
حیدر است این که شهریار شده
به سریر جهان نشستی امیر!
طرح لبخند چشمت عالم گیر
نسخه ی خطی دو ابرویت
دو دمِ تیغ ذوالفقار شده
اسب را "هی" بزن به قصد نبرد
دور میدان رجز بخوان و بگرد
تا بفهمند عالم و آدم
روی دُلدُل، علی سوار شده
پیش رو کوهی از سواره نظام
پشت سر لشکر پیاده نظام
منظره خلق شد به گردش تیغ
دشمن اینگونه تار و مار شده
هنر رزم حیدرانه ی تو
ضرب شمشیر جاودانه ی تو
بین نام آوران شدی مشهور
که به فتح تو افتخار شده
هر که سر را به زیر تیغ انداخت
مثل مرحب شد و سرش را باخت
خوش به حال سری که میثم وار
سر به زیر است و سر به دار شده
یل ام البنین که عباس است!
یکه تاز است وأشجع الناس است
یا هو العشق و یا علی گفتن
رجزش بین کارزار شده
گِرد جمعیت پریشانت
در صف عاشقان حیرانت
دُور انداختم دل خود را
که اسیر است و بی قرار شده
دور موی تو در طواف شدن
از فتوحات دیگر عشق است
خوش به حال کسی که در دم مرگ
شامل گوشه چشم یار شده
مجتبی رافعی
- چهارشنبه
- 12
- اردیبهشت
- 1397
- ساعت
- 23:24
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
مجتبی رافعی
ارسال دیدگاه