بند اول:
شبه خوشحالی شب بارونه
جبرئیل داره سوره میخونه
میده سور ارباب به همه عالم
که شده صاحــــِبِ یه دردونه
خانومه
دختر دردونه ی اقامه
همه ی دلخوشیه دنیامه خوده زهراست
خانومه
اونی که عمری براش میخونم
تا ابد رقیه ای میمونم تا بمیرم
بند دوم:
نوکرش بودن چقدر خوبه
هرکی نوکر نیست دلش آشوبه
همه جا گفتم همه جا میگم
که دلم با اسمِ ، رقیه میکوبه
خانومی
تو مثِ فرشته ها آرومی
تو مفرج غم مغمومی جان رقیه
خانومه
من غلام در این خاتونم
اگه دور بشم ازش داغونم زندگیمه
بند سوم:
ربّ احساسی تو گل یاسی
همه ی عشق شرف الناسی
میپری تا عرش با سبکبالی
وقتی که رویه دوش عباسی
رقیه
هامی سویلور که بیزه جانان دی
دین و مذهب دی بیزه ایمان دی جان رقیه
رقیه
نوکرین جانی اونا قربان دی
ادی هر یرده گله طوفاندی جان رقیه
بند چهارم:
همه خوشحالن پیش گهواره
آسمونه عشق داره میباره
علیِ اکبر با عمو عباس
خریدن گلِ ، سر و گوشواره
ای جانم
چقدر بهش میاد گوشواره
عموش اونو رو دوشش میذاره عشق سقاست
ای جانم
دختر شاه و از اشرافه
موهاشو ام بنین میبافه عمر باباست
- دوشنبه
- 17
- اردیبهشت
- 1397
- ساعت
- 18:41
- نوشته شده توسط
- (زائر)
- شاعر:
-
رامین برومند
ارسال دیدگاه