باده ی مهر پیمبر جوشد از پیمانه اش
بانویی که کعبه میگردد به دور خانه اش
غم نباشد ، گر از او دورند زنهای قریش
چار بانوی بهشتی هست چون پروانه اش
روز تکذیب تمام شهر ، شد حامی دین
آفرین بر آن زن و بر غیرت مردانه اش
از صدای گریه ی کوثر دل خورشید سوخت
دیده زمزم گشت و جوشید اشک دانه دانه اش
فقر ، میگرید برای غربت آن بی کفن
چون کند یاد از جلال و حشمت شاهانه اش
آنکه اسلام است زیر سایه ی ایثار او
سایبانی نیست بر آن تربت ویرانه اش
- دوشنبه
- 31
- اردیبهشت
- 1397
- ساعت
- 19:34
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه