• شنبه 3 آذر 03

 محمود اسدی

(غزل)آن قدَر ضعف گرفته همه ی پیکر را

766
3

آن قدَر ضعف گرفته همه ی پیکر را

نتوانم که کنم باز دو چشم تر را


ای حسینم دم آخر بنشین در برمن

با تو خواهم که بگویم سخن آخر را


اهل کوفه به علی اکبر تو حسّاسند

قصدشان است بگیرند زتو اکبر را


سرمن هست به دامان تو امّا پسرم

تو روی خاک گذاری دم آخر سر را


می رسد بهر تماشای تو وقتی زینب

دورکن از وسط هلهله ها خواهر را


بال و پر کنده شوی بسمل من،مرکبها

می کشانند روی خاک،گل پرپر را


خواهی ار لطف الهی بشود شامل تو

شائقا بوسه بزن دست پدر مادر را
******

شائق

  • جمعه
  • 4
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 20:8
  • نوشته شده توسط
  • میرکمال

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران