• دوشنبه 3 دی 03

استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -( خوب شد تیغ تو بشکافت سرم را دشمن)

1007


خوب شد تیغ تو بشکافت سرم را دشمن
هم تو بر آرزوی خویش رسیدی هم من

آمدی دیر چرا چشم براهت بودم
از همان شب که تن فاطمه ام گشت کفن

شادی ام بود همان دم که توام تیغ زدی
عمر من بود سراسر همه اندوه و محن

ریختی خون کسی را به روی خاک زمین
که دوا ریخت تو را روزِ مریضی به دهن

در همان لحظه که شمشیر تو بالا میرفت
نشنیدی به جنان فاطمه (س) میگفت نزن

رنگت از بیم پریده است چرا میلرزی؟
تا منم زنده تو هستی به پناهم اِیمَن

گر تو با دوست خود دشمنیت بود مدام
دوستی کرده همه عمر علی با دشمن

میفرستم به برت سهم غذای خود را
میکنم بر تو سفارش به حسین و به حسن

مسجد و منبر و ویرانه و چاه و صحرا
هر کجا بود سخن بود زمظلومی من

مسجد کوفه خموش است چراغش (میثم(
کو علی تا که کند بیت خدا را روشن

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران