یا فاطمه بیا کنار بسترم
ببین که مانند تو، من هم بسته شد سرم
یا فاطمه بیا حال مرا ببین
یک دو قدم نرفته با سر میخورم زمین
با غصه و غم ها خو گرفتی
مُردم زمانی که تو از من رو گرفتی
یادم نمیره افتادی از پا
دیدم زپهلوی تو خون می ریخت زهرا
********
اگر چه فرق من غرق جراحت شد
دیگر علی از دیدن مغیره راحت شد
این دمِ آخری فقط یه غم دارم
هر لحظه یاد زینب و کوچه و بازارم
به اشک چشمش میخده کوفی
دستای ناموس منو می بنده کوفی
دل غرقِ آهه، به یاد لاله
ای وای اگر بیفته از ناقه سه ساله
********
- سه شنبه
- 15
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 17:11
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه