جان ما، جان بچههای حسین
ای به قربان بچههای حسین
از پرِ ما جدا نخواهد شد
پرِ دامانِ بچههای حسین
خوش بهحالم که از ازل هستم
به سرِ خوان بچههای حسین
سر این سفره گر بزرگ شدم
خوردهام نان بچههای حسین
من و این دستهای خالیّ و
لطف و احسان بچههای حسین
بینِ آتش نمیرود، هر که...
شد مسلمان بچههای حسین
کربلا، سوریه، همه عالم
هست از آنِ بچههای حسین
مور آمد ولی سلیمان شد
تحت فرمان بچههای حسین
هر دعا مستجاب خواهد شد
زیر ایوان بچههای حسین
پدرم پیر گشته با ذکرِ
ای حسین جانِ بچههای حسین
بین روضه همیشه چشمانم
هست گریان بچههای حسین
زده آتش به سینهها داغِ
لب عطشان بچههای حسین
همه جا هست بعد عاشورا
شام ویران بچههای حسین
سوخت در خیمهها به حال رباب
دل سوزان بچههای حسین
شاه، از صدر زین زمین افتاد
پیش چشمان بچههای حسین
خیزران خورد شاه عالم و، شد
قاتل جان بچههای حسین
سر عباس از روی نیزه
شد پریشان بچههای حسین
- شنبه
- 19
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 10:32
- نوشته شده توسط
- جواد
- شاعر:
-
رضا باقریان
ارسال دیدگاه