همیشه بال و پرم را به آسمان دادی
هر آنچه خواسته بودم، به من همان دادی
به جای شکر، گناهم به محضرت آمد
غضب نکردی و این بار هم امان دادی
همیشه از دلم آقا تو را برون کردم
ولی به جای عقوبت مرا مکان دادی
اگر چه وقتِ شریفم به معصیت پر شد
تو بودی آنکه مرا مهلت و زمان دادی
درست وقت دعا کِسلَتَم فزون تر شد
ولی برای دعا هم کمی توان دادی
به وسعت دل صحرا گناه بخشیدی
به وسعت همهی عمر آب و نان دادی
صفاتِ نوکریَم را به جا نیاوردم
چه شد که محتضری را دوباره جان دادی
به ورطهی گنه و معصیت رهم گم شد
حسین آمد و او را به من نشان دادی
- دوشنبه
- 21
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 15:58
- نوشته شده توسط
- جواد
- شاعر:
-
رضا باقریان
ارسال دیدگاه