• دوشنبه 3 دی 03

 یاسین زندی

مناجات با خدا -(گر چه بنده ي غافل ، اگر چه نادانم )

1831


اگر چه بنده ي غافل ، اگر چه نادانم
به زير دين تو هستم ،هميشه ميدانم

دليل دارد اگر چشم من ندارد اشك
مرا زمين زده اين كثرت گناهانم

خراب كرده ام و روز و شب كريم الصفح
ميان سجده ي توبه تورا تورا خوانم

دلي كه جاي تو باشد سراسرش نور ست
سيه شده دل من ،چون رفيق شيطانم

دروغ و غيبت و تهمت مريض كرده مرا
طبيب من به علي پيش توست درمانم

به غير تو همه دنبال نفع خود هستند
ازينكه دل نسپردم به تو ، پشيمانم

انيس واقعي من فقط خودت هستي
بدون نور حضور تو جسم بي جانم

كرم نما كه كريمي و واسعه الرحمه
رسيده ام به تباهي خداي رحمانم

هميشه ارزويم بوده تا كه جان بدهم
به راه مهدي زهرا ، امام دورانم

بيا به جان حسينت ردم نكن مولا
نگاه كن به فقيرت ، شكسته بنيانم

حسين گفتم و از نام او دلم لرزيد
بياد كرببلايش دوباره گريانم

قسم به گريه زينب غروب عاشورا
به لحظه اي كه صدا زد قتيل عريانم

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران