• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت امام صادق(ع) -(ای بقیعت ملجأ و مأوای أهل اشک و آه)

1078

بند اول :

آسمان در آسمان خیرِ فرآوان است او

از کران تا بی کران رزق است و احسان است او

در کنارش صد چو افلاطون تلمّذ میکنند

در سپهر علم و دانش ماهِ تابان است او

حوزه علمیه اش عصر بلوغ شیعه است

بهترین استادِ در آرامش جان است او

افقه است و اعلم است و اورع است و ازهد است

شورِ شورانگیز در دیوان ِ إیمان است او

آیت الله مسلم ،آیت العظمای علم

آیتُ الاسلام نابِ کل دوران است او

صادق است و فاضل است و طاهر است و صابر است

در بیان و گفتگو شمس خوش ألحان است او

هیچ آسیبی نخواهد دید اسلام عزیز

بر احادیث محمد تا نگهبان است او

آن چه بر کل علوم این زمانه فائق است

حرف های حضرت شیرین فضائل صادق (ع)است

بند دوم :

هر خطیبی که به همراهش سلام آورده است

خدمت آن حضرت والا مقام آورده است

منبری ها مست می آیند سمت منبرش

چون که واعظ خطبه از شیخ الامام آورده است

باز مطلب از زراره باز نقلی از جمیل

باز راوی هدیه از ابن هشام آورده است

نه فقط در قرن دوم بل برای قرنهاست

او برای مردم دنیا پیام آورده است

فقه ،طب ،علم نجوم ،علم ریاضیات محض

فلسفه ،علم حدیث ،علم کلام آورده است

"توشه راهِ کاروانی ها ،مسافر های شهر "

آب بهر مردمان تشنه کام آورده است

از شراب عشق بازی های رب با بنده اش

حضرت صادق فقط شربِ مدام آورده است

هر خطیبی که کلامش نافذ است و ناطق است

از کلام حضرت شیرین فضائل صادق (ع)است

بند سوم :

هر که از آیینه ی سرّ خدا بی بهره نیست

قطعا از تأثیر علم ِ در خفا بی بهره نیست

ابن شهر آشوب در وصف کمال تو نوشت :

هیچ حکمت ،هیچ زهدی از شما بی بهره نیست

ابن تَغْلِب سی هزار از حرف هایت را نوشت

از تو حتی نکهت باد صبا بی بهره نیست

از تو نهصد تن فقط نقل حدیث آورده اند

هیچ کس از سفره ات "شمس الضحی"بی بهره نیست

ابتدا تا انتهای علم در درس شماست

مبتدای علم از آن بی منتها بی بهره نیست

عالمی که عامل است و دم ز تقوا میزند

از نگاه صادق آلِ عبا بی بهره نیست

از تمام خیرهایی که جهان دیده به خود

در حریم مکتبش شاه و گدا بی بهره نیست

بشنوید :علمی که در کل جهان بی سابقه است

در نگاه حضرت شیرین فضائل صادق (ع)است

بند چهارم :

سحر ساحر ها به دستان تو باطل میشود

مکر مکاران به دستان تو زائل میشود

هرچه غیر از توست در دست فقیهان ناقص است

با تو علم عالمان هر روز کامل میشود

شیعه چون اسم تو را حک کرده در قاموس خود

هرکجا که پا گذارد شمع محفل میشود

من یقین دارم که با لطف و دعای مادرت

شاعر تو عاقبت یک روز دعبل میشود

ای غریب بن غریب بن غریب بن غریب

نیمه شبها که دلم سمت تو مایل میشود :

با خودم میگویم آقای تمام خوب ها

دل اگر افتاد دستت "حضرتا" دل میشود

هر گنه کاری که در سوگ تو أشکِ عشق ریخت

در بهشت وصل با ذکر تو داخل میشود

آنچه از عطر غزل در دستهای عاشق است

خاک کُوی حضرت ِ شیرین فضائل صادق (ع)است

بند پنجم :

ای بقیعت ملجأ و مأوای أهل اشک و آه

می کشد در ماتم تو از درونش آه ...ماه

نه چراغی نه کسی نه خادمی نه گریه کن

نه مزاری ،نه ضریحی،نه حریم و بارگاه

شصت و أندی سال از عمر شریفت میگذشت

تا که بردند عاقبت روزی تو را در قتله گاه

پا برهنه ،دست بسته ،نه عبا بر دوش ،آه

من فدای غربتت ای بی پناه ِ بی گناه

زهر انگوری که منصور از جفا آماده کرد

باعث آن شد که رفت از شانه های دین پناه

گاه از سوز عطش میگفت در دل یا حسین

هیزم آوردند .. یاد مادرش میکرد گاه

ای مدینه باز هم در کوچه های خسته ات

مردی از ایل و تبار پاک ها گم کرد راه

آنچه از فعل و رضا در اشک های خالق است

گریه های حضرت شیرین فضائل صادق (ع)است

بند ششم :

ظلم تا در این جهان زهر جفا را جا گذاشت

بر دل رنجور شیعه داغ سختی را گذاشت

ریخت بر هم شوکت ِپوچ ِ تبارِ ظلم را

با چنان آرامشی در بین شان پا تا گذاشت

گفت اَحْرِسْنی بِعَیْنِکْ ، با صلابت ،با شکوه

در دل آتش خلیل الله گویا پا گذاشت

بعد یک عمر آخر پیری جوابت این نبود

آه ..از این دنیا که در شهرت تو را تنها گذاشت

این که بی عمامه، در کوچه، شبانه بردنت

درد جانسوزی به قلب بی قرار ما گذاشت

مثل مادر بر زمین افتاد و حرفی هم نزد

این جسارت ها چه دردی بر دل آقا گذاشت

پیرمردی که تمام عمر در راه خدا

توشه ی سبزی برای مردم دنیا گذاشت:

جعفر است و بر تمام خیر ها هم لایق است

او امام بر حق شیعه امام صادق (ع)است

  • پنج شنبه
  • 14
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران