• دوشنبه 3 دی 03

 حسن کردی

شعرروضه امام صادق(ع) -(پیرمردی و بزرگ همه ی اعصاری )

896

پیرمردی و بزرگ همه ی اعصاری

روی جانت اثر کینه ی دشمن داری

بار ها خلوت سجاده ی تان پر پر شد

فرش زیر قدمت سوخت و خاکستر شد

 


آتش از موی سفیدت نفسی شرم نکرد

از نماز شبتان هیچ کسی شرم نکرد

خانه ای که تپش مدرسه ی ایمان بود

آتش از هر طرفش شعله ی سر گردان بود

کوچه ها نیمه ی شب سوختنت را دیدند

ریسمان ها به دل سوخته ات خندیدند

ریسمان را که کشیدند چنین افتادی

عقب مرکب دشمن به زمین افتادی

در حسینیه ی چشمت حرمی بر پا شد

خانه ات اینه ی غربت عاشورا شد

گرچه عمامه سرت نیست سرت اما هست

حرمتت سوخته شد بال و پرت اما هست

پا برهنه به سر کوچه کشیدند تو را

خوب شد نیمه ی شب بود ندیدند تو را

مادرت بین همین کوچه نفس گیر شده

علی از داغ همین حادثه ها پیر شده


  • جمعه
  • 15
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:40
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران